کو زِیدِن
دپو کردن
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
نبار اجناس ، مخزن . 2 - محل تجمع وسایل و افراد یا نیروها برای انجام کاری . 3 - کارگاه تعمیر و توقف لکوموتیو و نگه داری تجهیزات و انباشت پارسنگ ، آمادگاه
انبار کردن و جمع آوری کردن و سد را پرکردن
کلمات دیگر: