دت

لغت نامه دهخدا

دت. [ دَت ْ ت ُ ] ( اِخ ) از اسماء بنات نعش در مننترات آنچنانکه در بشن پران آمده است. ( ماللهند بیرونی ص 197 ).

دت. [ دُ ت ِ ] ( اِخ ) از اسماء بنات نعش در مننترات آنچنانکه در بشن پران آمده است. ( ماللهند بیرونی ص 197 ).

دت . [ دَت ْ ت ُ ] (اِخ ) از اسماء بنات نعش در مننترات آنچنانکه در بشن پران آمده است . (ماللهند بیرونی ص 197).

دت . [ دُ ت ِ ] (اِخ ) از اسماء بنات نعش در مننترات آنچنانکه در بشن پران آمده است . (ماللهند بیرونی ص 197).

( دُت ) دختر

دت به معنای دختر در گویش اهالی شمال اصفهان در شهرهای میمه جوشقان گز بادرود و غیره استفاده میشود

دختر ، در گویش کرمانشاهی

دت Dat در گویش قوم سیستانی، به معنای نا بخرد، جاهل، و معادل کلمه ( گنوک Ganok ) در زبان بلوچی و Witless در زبان انگلیسی است . . .

96/11/15

Dot - دت در زبان achomi ( لری ) یعنی دختر
شهـر های جنوب فارس و غرب وشمال غرب هرمزگان

دت یعنی دختر فیلمی به کارگردانی و نویسندگی ابوالفضل جلیلی و تهیه کنندگی یدالله علایی محصول سال ۱۳۷۲ است.

در زبان لری و لکی دت به معنای دختر است

در گویش رویدری میشه دختر

دت در گویش یا زبان افراد سیستانی به معنای احمق، جاهل، عقب مانده گقته می شود

Dot - دت به معنی دختر در گویش ݣݣ کهمره ای جنوب شیراز

Dot - دت به معنی دختر در گویش کهمره ای ( ساسانی پهلوی ) در جنوب غرب استان فارس

دت ( Det ) : در زبان لکی یعنی دختر

کلمات دیگر: