کلمه جو
صفحه اصلی

خورده کاری

فرهنگ فارسی

خرده کاری کار های غیر مهم و اندک

لغت نامه دهخدا

خورده کاری. [ خوَرْ/ خُرْ دَ / دِ ] ( حامص مرکب ) خرده کاری. کارهای غیرمهم و اندک. اعتراض. || ریزه کاری. || ( اِ ) کاری که ازآن عیب گیرند. ( ناظم الاطباء ).

واژه نامه بختیاریکا

کُل کاتی ( کُل کاری )


کلمات دیگر: