کلمه جو
صفحه اصلی

خودسرانه


مترادف خودسرانه : خودکامانه، دیکتاتورمابانه، دیکتاتورمنشانه، گستاخانه، لجوجانه، مستبدانه

متضاد خودسرانه : دموکرات منشانه

فارسی به انگلیسی

unbridled, arbitrary, despotic, headstrong, highhanded, unchecked, waywardly


without being told


wilfully


without consulting anyone


unbridled, arbitrary, despotic, headstrong, highhanded, unchecked, waywardly, wilfully, without being told, without consulting anyone, heady, perverse, wayward

فارسی به عربی

عنید

مترادف و متضاد

صفت خودکامانه، دیکتاتورمابانه، دیکتاتورمنشانه، گستاخانه، لجوجانه، مستبدانه ≠ دموکرات‌منشانه


خودکامانه، دیکتاتورمابانه، دیکتاتورمنشانه، گستاخانه، لجوجانه، مستبدانه ≠ دموکراتمنشانه


intractably (قید)
خود سرانه

فرهنگ فارسی

پیش خود بدون مشورت با دیگران

لغت نامه دهخدا

خودسرانه. [ خوَدْ / خُدْ س َ ن َ / ن ِ ] ( ق مرکب ) پیش خود. بدون مشورت با دیگران.

فرهنگ عمید

به میل خود، از روی خودسری.

واژه نامه بختیاریکا

سَر زِ خو


کلمات دیگر: