خوشدست
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
خوش پنجه خوش نواز
لغت نامه دهخدا
خوشدست. [ خوَش ْ / خُش ْ دَ ] ( ص مرکب ) خوش پنجه. خوش نواز. آنکه نیکو نوازد. موسیقی نواز خوب :
به رسم رفته چو رامشگران و خوش دستان
یکی بساخت کمانچه یکی نواخت رباب.
به رسم رفته چو رامشگران و خوش دستان
یکی بساخت کمانچه یکی نواخت رباب.
مسعودسعد.
|| آنکه در بازی قمار ورق یا خال مناسب می آورد.واژه نامه بختیاریکا
ساز دست
کلمات دیگر: