کلمه جو
صفحه اصلی

jams

انگلیسی به فارسی

مرباجات، مربا، فشردگی، وضع بغرنج، شلوغ کردن، بستن، چپاندن، فرو کردن، گنجاندن، متراکم کردن، مسدود کردن، پارازیت دادن، منقبض کردن



کلمات دیگر: