oozes، لجن، بستر دریا، لجن زار، لای، چکیده، شیره، شهد، جریان، جاری، رسوخ، چکیدن، تراوش کردن، اهسته جریان یافتن، بیرون دادن
oozes
انگلیسی به فارسی
کلمات دیگر:
oozes، لجن، بستر دریا، لجن زار، لای، چکیده، شیره، شهد، جریان، جاری، رسوخ، چکیدن، تراوش کردن، اهسته جریان یافتن، بیرون دادن