کلمه جو
صفحه اصلی

harrowed

انگلیسی به فارسی

مزرعه، جریحه دار کردن، ازردن، زخم کردن، غارت کردن، اشفته کردن، با چنگک زمین را صاف کردن



کلمات دیگر: