گوژپشت گردیدن یا گوژپشتی
جنا
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
جنا. [ ج َ ] ( ع مص ) گوژپشت گردیدن. ( از اقرب الموارد ). || ( اِمص ) گوژپشتی. ( منتهی الارب ).
پیشنهاد کاربران
واژه ی پارسی قدیم ، بمعنی جمعی متشکل از گروه و خانوادگان بسیار. . . واحدی از جمعیت یک شهرقلعه یا Citadel که در ایران باستان زندگی می کرده اند. . .
گوژپشت
کلمات دیگر: