کلمه جو
صفحه اصلی

پسکله

لغت نامه دهخدا

پسکله. [ ] ( اِخ ) ظاهراً نام محلی است : و از عباس آباد کوچ کرد و به پسکله نزول فرمود. ( جهانگشای جوینی ) .

فرهنگ عمید

چوبی که پشت در بیندازند که در باز نشود.

پیشنهاد کاربران

پَسِ کَلَه در گویش یزدی یعنی پشت سر


کلمات دیگر: