صفحه اصلی
داغ آب کِشَند
بستن
فرهنگ فارسی
فرهنگ فارسی
بالاترین یا پایینترین نقطهای که کِشَند به آن میرسد؛ اثری که از آن بر جای میماند متـ . داغ کِشَند
کلمات دیگر: