کلمه جو
صفحه اصلی

رشته 2

فرهنگ فارسی

سیم نازکی از تنگستن یا کربن یا مانند آنها که پس از گرم شدن به‌وسیلۀ جریان ‌الکتریسیته، نور تابش می‌کند‌



کلمات دیگر: