کلمه جو
صفحه اصلی

عامل 1

فرهنگ فارسی

[زبان‌شناسی] از نقش‌های معنایی که بر انجام‌دهندۀ فعل دلالت دارد متـ . کنشگر actor [علوم نظامی] کسی که برای به دست آوردن اطلاعات و انجام امور اطلاعاتی یا ضداطلاعاتی آموزش دیده باشد



کلمات دیگر: