کلمه جو
صفحه اصلی

عایق 2

فرهنگ فارسی

هریک از توالی‌های دِنا که به پروتئین‌های ویژه متصل می‌شوند و مرز نواحی فعال و غیرفعال را مشخص می‌کنند متـ . عنصر مرزبند boundary element عایق فامینه‌ای chromatin insulator



کلمات دیگر: