مربوط به کاربرد دادههای هواشناختی بهدستآمده از دیدبانی همزمان، از منطقهای وسیع، برای ارائۀ تصویر جامع و تقریباً لحظهای حالت جوّ
همدید
فرهنگ فارسی
کلمات دیگر:
مربوط به کاربرد دادههای هواشناختی بهدستآمده از دیدبانی همزمان، از منطقهای وسیع، برای ارائۀ تصویر جامع و تقریباً لحظهای حالت جوّ