کلمه جو
صفحه اصلی

یخ زدا 2

فرهنگ فارسی

ابزاری خیش‌مانند که با زدودن برف و یخ از میان ریل‌ها فضای کافی برای عبور لبۀ چرخ‌ها فراهم می‌کند



کلمات دیگر: