کلمه جو
صفحه اصلی

سالخوردگی، سالخوردگی

مترادف و متضاد

۱. پیری، سالمندی، کهنسالی، کهولت ≠ جوانی، شباب
۲. دیرینگی، قدمت
۳. کهنگی



کلمات دیگر: