مترادف میل کردن : تناول کردن، خوردن، آشامیدن، صرف کردن، متمایل شدن، گرایش یافتن، تمایل پیدا کردن، علاقه مند شدن، رو کردن، روی آوردن
برابر پارسی : گراییدن
رو کردن، روی آوردن
۱. تناول کردن، خوردن، آشامیدن، صرف کردن
۲. متمایلشدن، گرایش یافتن
۳. تمایل پیدا کردن، علاقهمند شدن
۴. رو کردن، روی آوردن
تناول کردن، خوردن، آشامیدن، صرف کردن
متمایلشدن، گرایش یافتن
تمایل پیدا کردن، علاقهمند شدن