کلاه دار
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - آنکه کلاه بر سر دارد . ۲ - پادشاه سلطان .
فرهنگ معین
( ~ . ) (ص . ) پادشاه ، سلطان .
لغت نامه دهخدا
کلاهدار. [ ک ُ ] ( نف مرکب ) آنکه کلاه بر سر دارد. ( فرهنگ فارسی معین ). دارنده کلاه. || کنایه از پادشاه. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از برهان ). کنایه از پادشاه. سلطان. ( فرهنگ فارسی معین ). تاجدار. و رجوع به کلاه و کلاهداری شود.
فرهنگ عمید
۱. کسی که کلاه بر سر دارد.
۲. [مجاز] پادشاه.
۲. [مجاز] پادشاه.
پیشنهاد کاربران
مکلا
کلمات دیگر: