( صفت ) آنکه کفن مردگان دزدد : ( رخنه در گور من از نیش جگر بسیار است ای کفن دزد تو کی روی بمن می آری ? ) ( مسیح کاش )
کفن دزد
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کفن دزد. [ ک َف َ دُ ] ( ص مرکب ) آن که کفن دزدد. ( آنندراج ). نباش.جیاف مختفی. کفن آهنج. ( یادداشت مؤلف ) :
رخنه درگور من از نیش جگر بسیار است
ای کفن دزد تو کی روی به من می آری.
کفن دزد شب از مرده نترسد و روزاز زندگان برمد. ( امثال و حکم دهخدا ج 3 ص 1222 ).
رحمت به کفن دزد اولی . نظیر رحم اﷲ النباش اول. ( از امثال و حکم دهخدا ج 2 ص 864 ).
رخنه درگور من از نیش جگر بسیار است
ای کفن دزد تو کی روی به من می آری.
مسیح کاشی ( از آنندراج ).
- امثال :کفن دزد شب از مرده نترسد و روزاز زندگان برمد. ( امثال و حکم دهخدا ج 3 ص 1222 ).
رحمت به کفن دزد اولی . نظیر رحم اﷲ النباش اول. ( از امثال و حکم دهخدا ج 2 ص 864 ).
فرهنگ عمید
کسی که نبش قبر کرده، کفن مرده را می دزدد و می فروشد.
جدول کلمات
نباش
کلمات دیگر: