کنجکاو، کسى که قطعات وسایل گوناگون را از هم باز مىکند و اغلب نمىتواند مجددا سرهم کند؛ کسى که نسبت به هر چیز کنجکاو است و آن را بررسى مىکند.
فِتکِنَه کار
گویش بختیاری
کلمات دیگر:
کنجکاو، کسى که قطعات وسایل گوناگون را از هم باز مىکند و اغلب نمىتواند مجددا سرهم کند؛ کسى که نسبت به هر چیز کنجکاو است و آن را بررسى مىکند.