اسم: دریه (دختر) (فارسی، عربی) (تلفظ: doriye) (فارسی: دریه) (انگلیسی: doriye)
معنی: مانند در، درخشان و روشن، ( در، ایه ( پسوند نسبت ) )، درخشان، روشن
معنی: مانند در، درخشان و روشن، ( در، ایه ( پسوند نسبت ) )، درخشان، روشن
دریة. [ دَ ری ی َ ] (ع اِ) چیزی که برآن تیر و نیزه اندازند برای آموختن . (منتهی الارب ). حلقه ٔ نیزه باختن . حلقه ای که سواران نیزه ربایند. حلقه ٔ نیزه . حلقه ٔ هدف . (زمخشری ). || ستور و جز آن که درپس آن صائد پنهان شود برای قدرت یافتن برصید. (منتهی الارب ). دریئة. (اقرب الموارد). و رجوع به دریئة شود.
دریة. [ دَرْ / دِرْ ی َ ] (ع مص ) دانستن چیزی را یا دانستن به نوعی از حیله . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). دانستن . (تاج المصادربیهقی ). دری . دریان . درایة. و رجوع به درایة شود.
دریة. [دَ ری ی َ ] (ص نسبی ) تأنیث دری (در تداول منشیان قدیم ). لغات دریة؛ سخن دری . (یادداشت مرحوم دهخدا).