( کرفئة ) کرفئة. [ ک ِ ف ِ ءَ ] ( ع اِ ) پاره ای از ابر بلند رفته. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به کرفی ٔشود. || پوست بیرون تخم مرغ. || بوته کَبَر. ( ناظم الاطباء ). رجوع به کرفی شود.
کرفئه
لغت نامه دهخدا
کرفئة. [ ک ِ ف ِ ءَ ] (ع اِ) پاره ای از ابر بلند رفته . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به کرفی ٔشود. || پوست بیرون تخم مرغ . || بوته ٔ کَبَر. (ناظم الاطباء). رجوع به کرفی ٔ شود.
کلمات دیگر: