کلمه جو
صفحه اصلی

قطائط

لغت نامه دهخدا

قطائط. [ ق َ ءِ ] ( ع ق ) گله گله یا گروههای پراکنده : جائت الخیل قطائط. || ( اِ ) ج ِ قطیطة.( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به قطیطة شود.

قطائط. [ ق َ ءِ ] ( اِخ ) دهی است به یمن. ( منتهی الارب ). از دههای ذمار یمن است. ( معجم البلدان ).

قطائط. [ ق َ ءِ ] (اِخ ) دهی است به یمن . (منتهی الارب ). از دههای ذمار یمن است . (معجم البلدان ).


قطائط. [ ق َ ءِ ] (ع ق ) گله گله یا گروههای پراکنده : جائت الخیل قطائط. || (اِ) ج ِ قطیطة.(اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قطیطة شود.



کلمات دیگر: