کلمه جو
صفحه اصلی

علکه

لغت نامه دهخدا

علکة. [ ع َ ل َ ک َ ] (ع ص ) شتر ماده ٔ فربه و نیکواندام . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).


( علکة ) علکة. [ ع َ ل َ ک َ ] ( ع ص ) شتر ماده فربه و نیکواندام. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

علکة. [ ع َ ل ِک َ ] ( ع اِ ) ریه مانندی که شتر وقت مستی از دهان برآرد. ( منتهی الارب ). شقشقه. ( اقرب الموارد ). || زمین نزدیک آب. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

علکة. [ ع َ ل ِک َ ] (ع اِ) ریه مانندی که شتر وقت مستی از دهان برآرد. (منتهی الارب ). شقشقه . (اقرب الموارد). || زمین نزدیک آب . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: