شقذان. [ ش َ ق َ ] ( ع ص ، اِ ) کسی که خواب نکند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || کسی که مردم و هر چیزی را چشم زند. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( مهذب الاسماء ). || مرد سخت نگاه زودتر بچشم کننده. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || آفتاب پرست. ج ،شِقْذان. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). روزگردک. ( دهار ). روزگردک و آن جنسی است از کرباسک. ج ، شِقْذان ، شَقاذین. ( مهذب الاسماء ). || گرگ. ( ازاقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به شقذ شود.
شقذان
لغت نامه دهخدا
شقذان. [ ش َ ق َ ] ( ع ص ، اِ ) کسی که خواب نکند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || کسی که مردم و هر چیزی را چشم زند. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( مهذب الاسماء ). || مرد سخت نگاه زودتر بچشم کننده. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || آفتاب پرست. ج ،شِقْذان. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). روزگردک. ( دهار ). روزگردک و آن جنسی است از کرباسک. ج ، شِقْذان ، شَقاذین. ( مهذب الاسماء ). || گرگ. ( ازاقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به شقذ شود.
شقذان . [ ش َ ق َ ] (ع ص ، اِ) کسی که خواب نکند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || کسی که مردم و هر چیزی را چشم زند. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (مهذب الاسماء). || مرد سخت نگاه زودتر بچشم کننده . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || آفتاب پرست . ج ،شِقْذان . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). روزگردک . (دهار). روزگردک و آن جنسی است از کرباسک . ج ، شِقْذان ، شَقاذین . (مهذب الاسماء). || گرگ . (ازاقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و رجوع به شقذ شود.
شقذان .[ ش ِ ] (ع اِ) حشرات الارض و هوام و جانوران ریزه ٔ زمینی . || جانوران خزنده و گزنده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || گرگ . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || چوزه های شوات . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). و رجوع به شقذ شود. || چوزه های مرغ سنگخوار. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). و رجوع به شقذ شود. || ج ِ شَقْذ و شِقْذ و شُقَذ. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به شقذ شود. || ج ِ شَقَذان . (اقرب الموارد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).