دارای پیکره و نقش کرگدن یا قوی و تناور چون کرگدن .
کرگ پیکر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کرگ پیکر. [ ک َ پ َ / پ ِ ک َ ] ( ص مرکب ) دارای پیکره و نقش کرگدن :
بر آن کوه فرخ برآمد ز پست
یکی کرگ پیکر درفشی به دست.
بر آن کوه فرخ برآمد ز پست
یکی کرگ پیکر درفشی به دست.
فردوسی.
|| قوی و تناور چون کرگدن.کلمات دیگر: