شیخ جبلی است و برگ نبات را نیز نامند .
فلون
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فلون. [ ف ُ ] ( ع اِ ) ج ِ فلان. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
فلون. [ ف ُ ] ( اِ ) شیح جبلی است ، و برگ نبات را نیز نامند. ( فهرست مخزن الادویه ).
فلون. [ ف ُ ] ( اِ ) شیح جبلی است ، و برگ نبات را نیز نامند. ( فهرست مخزن الادویه ).
فلون . [ ف ُ ] (اِ) شیح جبلی است ، و برگ نبات را نیز نامند. (فهرست مخزن الادویه ).
فلون . [ ف ُ ] (ع اِ) ج ِ فلان . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
کلمات دیگر: