( مصدر ) مجهز شدن به کمان : ( بقصد کیست که آراست ابروی خود را برنگ وسمه دل افروز من کمان پوشید ) . ( مفید بلخی )
کمان پوشیدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کمان پوشیدن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب )مجهز شدن به کمان. ( فرهنگ فارسی معین ) :
به قصد کیست که آراست ابروی خود را
به رنگ وسمه دل افروز من کمان پوشید.
به قصد کیست که آراست ابروی خود را
به رنگ وسمه دل افروز من کمان پوشید.
مفید بلخی ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: