کلمه جو
صفحه اصلی

قوزلوچه

لغت نامه دهخدا

قوزلوچه. [ قُزْ چ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مشکین خاوری بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر ( خیاو )، سکنه آن 319 تن. آب آن از رود قوطی گلی. محصول آن غلات ، حبوب ، انگور و شغل اهالی آن زراعت و گله داری است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

قوزلوچه. [ قُزْ چ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔبخش شاهین دژ شهرستان مراغه ، سکنه آن 100 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات ، کرچک و حبوب. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

قوزلوچه. [ قُزْ چ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان اواوغلی بخش حومه شهرستان خوی ، سکنه آن 96 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

قوزلوچه . [ قُزْ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔبخش شاهین دژ شهرستان مراغه ، سکنه ٔ آن 100 تن . آب آن از چشمه . محصول آن غلات ، کرچک و حبوب . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


قوزلوچه . [ قُزْ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مشکین خاوری بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر (خیاو)، سکنه ٔ آن 319 تن . آب آن از رود قوطی گلی . محصول آن غلات ، حبوب ، انگور و شغل اهالی آن زراعت و گله داری است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


قوزلوچه . [ قُزْ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اواوغلی بخش حومه ٔ شهرستان خوی ، سکنه ٔ آن 96 تن . آب آن از چشمه . محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).



کلمات دیگر: