کلمه جو
صفحه اصلی

محمار

لغت نامه دهخدا

محمار. [م ِ مارر ] ( ع ص ) سرخ رنگ. ( از منتهی الارب ). وجه محمار؛ روی سرخ. ( از مهذب الاسماء ). رجوع به احمار شود.


کلمات دیگر: