کلمه جو
صفحه اصلی

محمج

لغت نامه دهخدا

محمج. [ م ُ ح َم ْ م ِ] ( ع ص ) تیزنگرنده و آنکه چشم او فروشود به مغاک. ( آنندراج ) ( از اشتینگاس ). || آنکه چهره اواز خشم متغیر گردد. ( آنندراج ) ( از اشتینگاس ). || آنکه گرداند حدقه چشم از بیم. ( آنندراج ).


کلمات دیگر: