کلمه جو
صفحه اصلی

محصره

لغت نامه دهخدا

( محصرة ) محصرة. [ م َ ص َ رَ ] ( ع اِ ) هر آنچه پینو و قروت را بر وی نهاده در آفتاب خشک کنند. ( منتهی الارب ). هر چیزی که کشک و پینو را درروی آن گذاشته در آفتاب خشک کنند. ( ناظم الاطباء ).

محصرة. [ م ِ ص َ رَ ] ( ع اِ ) حصار. نوعی از پالان شتر. || پالان خرد. ( منتهی الارب ).

محصرة. [ م َ ص َ رَ ] (ع اِ) هر آنچه پینو و قروت را بر وی نهاده در آفتاب خشک کنند. (منتهی الارب ). هر چیزی که کشک و پینو را درروی آن گذاشته در آفتاب خشک کنند. (ناظم الاطباء).


محصرة. [ م ِ ص َ رَ ] (ع اِ) حصار. نوعی از پالان شتر. || پالان خرد. (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: