نرم استخوان , سست , ضعيف , لق , زهواردررفته
محلحل
عربی به فارسی
لغت نامه دهخدا
محلحل. [ م ُ ح َ ح َ ] ( ع ص ) حلاحل. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). مهتر دلاور و بزرگ و فربه و بسیارمروت و یا ستبر سخت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
کلمات دیگر:
نرم استخوان , سست , ضعيف , لق , زهواردررفته