صفحه اصلی
قونسل
بستن
لغت نامه دهخدا
لغت نامه دهخدا
قونسل. [ قُن ْ س ُ ] ( معرب ، اِ ) قونسول. قنصل. معرب کنسول. رجوع به کنسول شود.
کلمات دیگر: