کلمه جو
صفحه اصلی

کمتره

لغت نامه دهخدا

( کمترة ) کمترة. [ ک َ ت َ رَ ] ( ع مص ) دویدن کوتاه بالا. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || پر کردن مشک را. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ): کمتر السقاء کمترة؛ پر کرد آن مشک را. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || به سربند مشک بستن دهان مشک را. ( منتهی الارب ): کمترالقربة؛ با سربند بست دهان آن خیک را. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || ( اِمص ) نوعی از رفتار که در آن گام نزدیک گذارند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). راه رفتنی که در آن گامها نزدیک باشد و گفته اند معنی آن نوعی دویدن کوتاه بالایی است که گامها نزدیک گذارد و در دویدن بکوشد. ( از اقرب الموارد ).

کمترة. [ ک ِ ت ِ رَ ] ( ع اِمص ) رفتار مرد پهن سطبر. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). راه رفتن مرد پهن و سطبر. ( از اقرب الموارد ).

کمترة. [ ک َ ت َ رَ ] (ع مص ) دویدن کوتاه بالا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || پر کردن مشک را. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ): کمتر السقاء کمترة؛ پر کرد آن مشک را. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || به سربند مشک بستن دهان مشک را. (منتهی الارب ): کمترالقربة؛ با سربند بست دهان آن خیک را. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (اِمص ) نوعی از رفتار که در آن گام نزدیک گذارند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). راه رفتنی که در آن گامها نزدیک باشد و گفته اند معنی آن نوعی دویدن کوتاه بالایی است که گامها نزدیک گذارد و در دویدن بکوشد. (از اقرب الموارد).


کمترة. [ ک ِ ت ِ رَ ] (ع اِمص ) رفتار مرد پهن سطبر. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). راه رفتن مرد پهن و سطبر. (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: