محضض. [ م ُ ح َض ْ ض َ ] ( ع ص ) طلا ( طلی ) کرده شده به حضض. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).
محضض. [ م ُح َض ْ ض ِ ] ( ع ص ) برانگیزنده کسی را بر جنگ. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). برانگیزاننده. ( ناظم الاطباء ).
محضض. [ م ُح َض ْ ض ِ ] ( ع ص ) برانگیزنده کسی را بر جنگ. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). برانگیزاننده. ( ناظم الاطباء ).