یاد دهنده کتاب
محفظ
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
محفظ. [ م ُ ف ِ ] ( ع ص ) به خشم آورنده. ( از منتهی الارب ). کسی که به خشم می آورد. ( ناظم الاطباء ).
محفظ. [ م ُ ح َف ْ ف ِ ] ( ع ص ) یاددهنده ٔکتاب و جز آن. ( منتهی الارب ). کسی و یا چیزی که سبب می شود سپردن به ذهن و یادآوردن را. ( ناظم الاطباء ).
محفظ. [ م ُ ح َف ْ ف ِ ] ( ع ص ) یاددهنده ٔکتاب و جز آن. ( منتهی الارب ). کسی و یا چیزی که سبب می شود سپردن به ذهن و یادآوردن را. ( ناظم الاطباء ).
محفظ. [ م ُ ح َف ْ ف ِ ] (ع ص ) یاددهنده ٔکتاب و جز آن . (منتهی الارب ). کسی و یا چیزی که سبب می شود سپردن به ذهن و یادآوردن را. (ناظم الاطباء).
محفظ. [ م ُ ف ِ ] (ع ص ) به خشم آورنده . (از منتهی الارب ). کسی که به خشم می آورد. (ناظم الاطباء).
کلمات دیگر: