خنثی
قوقوس
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
قوقوس. ( معرب ، اِ ) قرنوس. طحلب را نامند. ( فهرست مخزن الادویه ).
قوقوس. ( معرب ، اِ ) خنثی. ( فهرست مخزن الادویه ). رجوع به قوبروس شود.
قوقوس. ( معرب ، اِ ) خنثی. ( فهرست مخزن الادویه ). رجوع به قوبروس شود.
قوقوس . (معرب ، اِ) خنثی . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به قوبروس شود.
قوقوس . (معرب ، اِ) قرنوس . طحلب را نامند. (فهرست مخزن الادویه ).
کلمات دیگر: