قولقچی. [ ل ُ ] ( ترکی ، ص مرکب ، اِ مرکب ) نوکر و خدمتکار. ( آنندراج ) ( غیاث ) :
قولقچی اگر سرشته آب بقاست
چون ماه نوش کجی عیان از سیماست
در دهر ندیدیم بغیر از قاشق
خدمتکاری که دست او باشد راست.
قولقچی اگر سرشته آب بقاست
چون ماه نوش کجی عیان از سیماست
در دهر ندیدیم بغیر از قاشق
خدمتکاری که دست او باشد راست.
شفیع اثر ( از آنندراج و غیاث ).
قوللوقچی. خدمتکار. ( از: قوللوق ، بندگی و خدمت + چی ). ( از سنگلاخ ). رجوع به قُلﱡقْچی شود.