غائب و ناپدید شدن
عنقا شدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
عنقا شدن. [ ع َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) غائب و ناپدید شدن. ( آنندراج ) :
شاهباز طبع ملا بال هر جا باز کرد
فکر صائب را علاجی نیست جز عنقا شدن.
شاهباز طبع ملا بال هر جا باز کرد
فکر صائب را علاجی نیست جز عنقا شدن.
صائب ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: