کلمه جو
صفحه اصلی

طلیل

لغت نامه دهخدا

طلیل. [ طَ] ( ع ص ، اِ ) خون رایگان رفته. || شیرین. || بوریا، یا از برگ درخت بوی جهودان یا ازشاخ نخل یا از پوست آن بافته. ج ، اَطِلّة، طِلّة، طُلُل. ( منتهی الارب ). حصیر. ( مهذب الاسماء ). حصیری که از برگ خرما و جز آن بافته باشند. ( منتخب اللغات ).

طلیل. [ ] ( اِخ ) منزلی در راه کرک که دارای گیاه دفلی فراوان بوده است. رجوع به عیون الانباء ج 1 ص 13 شود.

طلیل . [ ] (اِخ ) منزلی در راه کرک که دارای گیاه دفلی فراوان بوده است . رجوع به عیون الانباء ج 1 ص 13 شود.


طلیل . [ طَ] (ع ص ، اِ) خون رایگان رفته . || شیرین . || بوریا، یا از برگ درخت بوی جهودان یا ازشاخ نخل یا از پوست آن بافته . ج ، اَطِلّة، طِلّة، طُلُل . (منتهی الارب ). حصیر. (مهذب الاسماء). حصیری که از برگ خرما و جز آن بافته باشند. (منتخب اللغات ).


دانشنامه عمومی

طلیل، روستایی از توابع بخش هویزه شهرستان دشت آزادگان در استان خوزستان ایران است.
این روستا در دهستان هویزه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۵۷ نفر (۲۲خانوار) بوده است.


کلمات دیگر: