مترادف کارایی : ( کارآیی ) آزمودگی، توان، شایستگی، کاردانی، لیاقت
کارایی
مترادف کارایی : ( کارآیی ) آزمودگی، توان، شایستگی، کاردانی، لیاقت
فارسی به انگلیسی
competence, proficiency, utility
مترادف و متضاد
انجام، اجرا، نمایش، ساخت، کارایی، شاهکار، کار برجسته، ایفا
مهارت، چیرگی، زبر دستی، کارایی، تخصص
کفایت، سودمندی، بهره وری، بازده، کارایی، راندمان، تولید، میزان لیاقت، پرکاری، فعالیت مفید، عرضه
فرهنگ فارسی
میزان عملکرد مناسب نرمافزار با توجه به منابع بهکارگرفتهشده در شرایط معین
فرهنگ معین
(اِمص . ) سودمندی ، اثربخش .
دانشنامه عمومی
کارایی (آمار). در آمار، اصطلاح کارایی (به انگلیسی: Efficiency) جهت مقایسه کارایی روش های آماری به کار می رود. به ویژه، کارایی میزان بهینگی یک برآوردگر، طراحی آزمایش یا آزمون فرض را می سنجد. یک روش با کارایی بالا تعداد نمونههای کمتری نیاز دارد تا سطح مشخصی از دقت را داشته باشد.
کارایی یک برآوردگر بدون بایاس T {\displaystyle T} به صورت زیر تعریف می شود:
که در آن I ( θ ) {\displaystyle {\mathcal {I}}(\theta )} اطلاع فیشر است. بنابراین تعریف، e ( T ) {\displaystyle e(T)} برابر است با حداقل واریانس یک برآوردگر ( 1 / I ( θ ) {\displaystyle 1/{\mathcal {I}}(\theta )} ) تقسیم بر واریانس واقعی آن برآوردگر ( v a r ( T ) {\displaystyle \mathrm {var} (T)} ). با استفاده از کران کرامر-راو می توان نشان داد برای تمامی برآوردگرها رابطهٔ e ( T ) ≤ 1 {\displaystyle e(T)\leq 1} برقرار است.
Wikipedia contributors, "Efficiency (statistics)," Wikipedia, The Free Encyclopedia, (accessed January 1, 2013).
کارایی یک برآوردگر بدون بایاس T {\displaystyle T} به صورت زیر تعریف می شود:
که در آن I ( θ ) {\displaystyle {\mathcal {I}}(\theta )} اطلاع فیشر است. بنابراین تعریف، e ( T ) {\displaystyle e(T)} برابر است با حداقل واریانس یک برآوردگر ( 1 / I ( θ ) {\displaystyle 1/{\mathcal {I}}(\theta )} ) تقسیم بر واریانس واقعی آن برآوردگر ( v a r ( T ) {\displaystyle \mathrm {var} (T)} ). با استفاده از کران کرامر-راو می توان نشان داد برای تمامی برآوردگرها رابطهٔ e ( T ) ≤ 1 {\displaystyle e(T)\leq 1} برقرار است.
Wikipedia contributors, "Efficiency (statistics)," Wikipedia, The Free Encyclopedia, (accessed January 1, 2013).
wiki: کارایی (آمار)
کارایی (ابهام زدایی). کارایی ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
کارایی (آمار)
کارایی (مدیریت)
کارایی (آمار)
کارایی (مدیریت)
wiki: کارایی (ابهام زدایی)
کارایی (مدیریت). کارایی (به انگلیسی: efficiency) مفهومی است که هزینهٔ منابع صرف شده در فرایند کسب هدف را ارزیابی می کند. بدین صورت که مقایسهٔ خروجی ها بدست آمده با ورودی های مصرف شده میزان کارایی را مشخص می کند. برای سنجش کارایی هزینهٔ تأمین منابع انسانی، هزینهٔ استفاده از تجهیزات، نگهداری تسهیلات و نرخ بازگشت سرمایه و نظایر آن مورد ملاحظه قرار می گیرد.
اثربخشی
بهره وری
در این تعبیر از کارایی، کاراترین سرپرست کسی است که واحدش بتواند با کمترین هزینه مواد و دستمزد روزانه کار کند.
اثربخشی
بهره وری
در این تعبیر از کارایی، کاراترین سرپرست کسی است که واحدش بتواند با کمترین هزینه مواد و دستمزد روزانه کار کند.
wiki: کارایی (مدیریت)
دانشنامه آزاد فارسی
کارآیی. کارآیی (efficiency)
(یا: بازده) در فیزیک، اصطلاحی برای نشان دادن میزان تبدیل پذیری انرژی در دستگاه یا فرآیند از صورتی به صورت دیگر. همچنین، میزان بهره برداری مؤثر و حداقل اتلاف انرژی هایی مانند انرژی گرما و صوت را مشخص می کند. معمولاً به صورت کسر یا درصد بیان می شود، در این صورت کارآیی ۱۰۰ درصد به معنی تبدیل بدون اتلاف است. مثلاً کارآیی ماشین حاصل تقسیم انرژی خروجی به انرژی ورودی است. این نوع کارآیی، به سبب اتلاف های گرمایی ناشی از اصطکاک، همیشه کمتر از ۱۰۰ درصد است. ۷۵ درصد انرژی الکتریکی در لامپ های روشنایی به گرما تبدیل می شود و فقط ۲۵ درصد آن به صورت نور درمی آید. از این رو، لامپ روشنایی مبدل انرژی کارآمدی نیست. کارآیی بعضی ماشین های الکتریکی که قسمت های متحرک ندارند، مثل ترانسفورماتورها، ممکن است به ۱۰۰ درصد نزدیک شود. از آن جا که مزیت مکانیکی یا نسبت نیرو را به صورت نسبت بار مقاوم (نیروی خارجی) به بار مؤثر (نیروی ورودی) تعریف می کنیم و نسبت سرعت را حاصل تقسیم مسافت پیموده شدۀ بار مؤثر بر مسافت پیموده شدۀ بار مقاوم می دانیم، کارآیی بعضی ماشین ها را به صورت حاصل تقسیم مزیت مکانیکی بر نسبت سرعت نیز تعریف می کنند. کارآیی در حالت خاصِ ماشین گرما هرگز از مقدار (فرمول ۱) تجاوز نمی کند، در این جاT۱دمای مطلق چشمۀ گرم ورود گرما، وT۲دمای مطلق چاهک سرد خروج گرماست.فرمول ۱:
(یا: بازده) در فیزیک، اصطلاحی برای نشان دادن میزان تبدیل پذیری انرژی در دستگاه یا فرآیند از صورتی به صورت دیگر. همچنین، میزان بهره برداری مؤثر و حداقل اتلاف انرژی هایی مانند انرژی گرما و صوت را مشخص می کند. معمولاً به صورت کسر یا درصد بیان می شود، در این صورت کارآیی ۱۰۰ درصد به معنی تبدیل بدون اتلاف است. مثلاً کارآیی ماشین حاصل تقسیم انرژی خروجی به انرژی ورودی است. این نوع کارآیی، به سبب اتلاف های گرمایی ناشی از اصطکاک، همیشه کمتر از ۱۰۰ درصد است. ۷۵ درصد انرژی الکتریکی در لامپ های روشنایی به گرما تبدیل می شود و فقط ۲۵ درصد آن به صورت نور درمی آید. از این رو، لامپ روشنایی مبدل انرژی کارآمدی نیست. کارآیی بعضی ماشین های الکتریکی که قسمت های متحرک ندارند، مثل ترانسفورماتورها، ممکن است به ۱۰۰ درصد نزدیک شود. از آن جا که مزیت مکانیکی یا نسبت نیرو را به صورت نسبت بار مقاوم (نیروی خارجی) به بار مؤثر (نیروی ورودی) تعریف می کنیم و نسبت سرعت را حاصل تقسیم مسافت پیموده شدۀ بار مؤثر بر مسافت پیموده شدۀ بار مقاوم می دانیم، کارآیی بعضی ماشین ها را به صورت حاصل تقسیم مزیت مکانیکی بر نسبت سرعت نیز تعریف می کنند. کارآیی در حالت خاصِ ماشین گرما هرگز از مقدار (فرمول ۱) تجاوز نمی کند، در این جاT۱دمای مطلق چشمۀ گرم ورود گرما، وT۲دمای مطلق چاهک سرد خروج گرماست.فرمول ۱:
wikijoo: کارآیی
فرهنگستان زبان و ادب
{efficiency} [رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی] میزان عملکرد مناسب نرم افزار با توجه به منابع به کارگرفته شده در شرایط معین
پیشنهاد کاربران
کارایی یا کارائی. سودمندی، اثربخشی. ( نقل، با اصلاحی جزئی، از فرهنگ فارسی معین )
کارایی و اثربخشی دو واژه متفاوت است و در به کار گیری کلمات مزبور باید دقت شود تا هر کدام در جای مناسب خود به کار روند.
مفهوم کارایی بیشتر: انجام فعالیتی خاص، سریعتر و با اتلاف منابع کمتر
مفهوم اثر بخشی بیشتر: همسو بودن بیشتر فعالیت های من با هدف نسبت به گذشته
مفهوم کارایی بیشتر: انجام فعالیتی خاص، سریعتر و با اتلاف منابع کمتر
مفهوم اثر بخشی بیشتر: همسو بودن بیشتر فعالیت های من با هدف نسبت به گذشته
استفاده و کاربرد
راندمان
چگونگی استفاده. با شهرزاد موافقم. . . .
بهره وری، بازدهی
کلمات دیگر: