کلمه جو
صفحه اصلی

توتی

فرهنگ فارسی

طوطی
توتک است و معرب آن توطی است . مرغ معروف که طوطی گویند . یا جهاز کشتی .

لغت نامه دهخدا

توتی. ( اِ ) توتک است و معرب آن توطی ( کذا ) است. ( فرهنگ جهانگیری ). مرغ معروف که طوطی گویند. ( فرهنگ رشیدی ). طوطی. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به طوطی شود. || جهاز. کشتی. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جهانگیری ). کشتی ، و شاهد آن به نظر نرسید و در قاموس نوتی ( به ضم نون ) بمعنی کشتی بان گفته. ( فرهنگ رشیدی ). در جهانگیری گفته توتی جهاز وکشتی ، شاهد آن بنظر نرسیده... ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). قسمی قایق که در نیزار سیستان برای حمل مال التجاره از مرداب بکار برند. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). || جهاز عروس و رخت عروس. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

= طوطی

طوطی#NAME?


دانشنامه عمومی

توتی (زابل). توتی (زابل)، روستایی از توابع بخش شیب آب شهرستان زابل در استان سیستان و بلوچستان ایران است.
این روستا در دهستان محمدآباد قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۷۸ نفر (۳۸خانوار) بوده است.

دانشنامه آزاد فارسی

توتّی (tutti)
در آثار سازی، به خصوص کنسرتوها، اصطلاحی برای اشاره به پاساژهایی که در آن ها تمامی نوازندگان ارکستر، در تقابل با تکنواز(ها) و گاهی همراه با آن(ها) باید بنوازند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی تُؤْتِی: میدهی - می دهد(مؤنث)
ریشه کلمه:
اتی (۵۵۳ بار)

گویش مازنی

/toti/ تاب

تاب


پیشنهاد کاربران

توتی زمان قدیم روستائی پرازدرخت توت بوده کم کم مخفف شده به روستای توتی ومرکزاصلی طایفه ی کیخای عودی قرارداشته

توتی برابر پارسی طوطی است.


کلمات دیگر: