کلمه جو
صفحه اصلی

الیک

فرهنگ فارسی

بسوی تو

دانشنامه عمومی

آلیک. روزنامه آلیک (ارمنی: Ալիք) دومین روزنامه قدیمی ایران پس از اطلاعات و تنها روزنامه ارمنی زبان ایران است که در سال ۱۳۱۰ در تهران تأسیس شده است. ابتدای تأسیس به صورت هفته نامه و ماهنامه انتشار می یافت که از سال ۱۳۴۱ به طور منظم به صورت روزنامه تاکنون منتشر شده است.
هفته نامه آرشالویس (۱۹۱۲م). مدت انتشار: شش ماه (ارگان حزب داشناکسوتیون)، صاحب امتیاز: آرسن (خان) میکائیلیان، سردبیران: هووسپ هُوانسیان (ه. اِلمار) و زورا ساگینیان.
هفته نامه آراوود(به معنی صبح) (۱۹۱۹–۱۹۲۰ میلادی)، تعداد: هفتاد شماره (دومین ارگان حزب داشناکسوتیون)، سردبیر: هووسپ هُوانسیان.
هفته نامه فکاهی ـ انتقادی بوبوخ (به معنی لولو) (۱۹۲۰–۱۹۳۳ میلادی)، وابسته به جریان فکری چپ، سردبیر: هایک گاراگاش. این نشریه بعدها به صورت هفتگی منتشر شد.
هوریزون(به معنی افق) (۱۹۲۰م)، گاهنامه وابسته به نهضت چپ، مدت انتشار: یک سال، صاحب امتیاز: هاروتیون پطروسیان (ه. جرماک)، سردبیر: سیمون سیمونیان.
ایرانی آشخاتاوور (به معنی رنجبران ایران) (۱۹۲۰–۱۹۲۱ میلادی)، وابسته به جریان فکری چپ، صاحب امتیاز: هاروتیون پطروسیان. این نشریه ابتدا به صورت هفته نامه و بعدها یک روز در میان به چاپ می رسید. از ۱۹۲۱–۱۹۲۳م نیز با عنوان رنجبران ایران به زبان فارسی منتشر شد.
هفته نامه نورگیانک (به معنی حیات نو) (۱۹۲۲–۱۹۲۷ میلادی)، صاحب امتیاز: استپان خانبابیان و سپس وارطان هُوانسیان، سردبیر: اونیک مخیتاریان. نورگیانک پس از مدتی یک روز در میان به چاپ می رسید.
از آنجا که آلیک، تنها روزنامه ارمنی زبان در ایران است، بنیادی اساسی و نقش آفرین در جامعه ارمنیان ایران است. این روزنامه سال ۱۳۹۰ هشتادمین سال انتشار خود را جشن گرفت.
از اواخر قرن نوزدهم میلادی نیاز به وجود نشریات ارمنی زبان در جامعه کم جمعیت ارمنیان آن روز تهران احساس می شد. بر این اساس، نخستین نشریه ارمنی زبان چاپ ایران، یعنی هفته نامه شاویق (معنی کوره راه)، به مدت سه سال از ۱۸۹۴–۱۸۹۷ میلادی / ۱۲۷۳–۱۲۷۶ش، در تهران به چاپ رسید.
ناشر و صاحب امتیاز این هفته نامه در دوره اول آندریاس بیگ نظریان بود و سردبیری آن را نیز در دوره اول هوهانس خان ماسحیان و سپس ورتانِس پاپازیان، بر عهده داشتند.

دانشنامه آزاد فارسی

آلیک. (در زبان ارمنی به معنای موج) روزنامۀ خبری، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، ورزشی به زبان ارمنی، چاپ تهران. نخستین شمارۀ آن را انجمن ادبی آلیک، در فروردین ۱۳۱۰، منتشر کرد. تا ۱۳۱۳ به صورت هفته نامه، تا ۱۳۱۹ دو روز یک بار منتشر شد و از ۱۳۲۰ روزانه شد. آلیک پاتانکان (آلیک نوجوانان) نیز دو هفته یک بار، از ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۵، برای نوجوانان منتشر شد. از ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۲ ماهنامۀ ادبی ـ هنری آلیک نیز منتشر شد. پس از روزنامۀ اطلاعات، قدیمی ترین روزنامۀ ایرانی است که منتشر می شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی إِلَیْکَ: به سوی تو
معنی إِلَیْکِ: به سوی تو(مؤنث)
معنی تُؤْوِی إِلَیْکَ: نزد خود مأوا دهی
معنی صَرَفْنَا إِلَیْکَ: به سوی تو متوجه کردیم ( توجه شان را از جاهای دیگر به سوی برگرداندیم)
معنی ﭐضْمُمْ: جمع کن (ﭐضْمُمْ إِلَیْکَ جَنَاحَکَ : دستت را روی قلب خود قرار بده)
معنی رَادُّوهُ: برگرداننده های او (در عبارت "إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ " یعنی ما او را به تو بر می گردانیم دراصل رادّون بوده که که نون آن به دلیل مضاف واقع شدن حذف گردیده است)
معنی نَظَرَ: نظر کرد - نگریست - نگاه کردن ونگریستن (در عبارت "یَنظُرُونَ إِلَیْکَ نَظَرَ ﭐلْمَغْشِیِّ عَلَیْهِ مِنَ ﭐلْمَوْتِ")
معنی یُنکِرُ: انکار می کنند (عبارت "وَﭐلَّذِینَ ءَاتَیْنَاهُمُ ﭐلْکِتَابَ یَفْرَحُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمِنَ ﭐلْأَحْزَابِ مَن یُنکِرُ بَعْضَهُ" یعنی : و کسانی که کتاب آسمانی به آنان عطا کردیم از آنچه بر تو نازل شده است، خوشحالند. و برخی از گروهها [یِ اهل کت...
معنی یَرْتَدَّ: که برگردد (در عبارت "قَبْلَ أَن یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ" ارتداد طرف به معنای این است که آن چیزی که نگاه آدمی به آن میافتد ، در نفس نقش بندد و آدمی آن را بفهمد که چیست ، پس مقصود آن شخص این بوده که من تخت ملکه سباء را در مدتی نزدت حاضر میکنم که کم...
معنی یَفْتِنُوکَ: که تو را به فتنه بیندازند - که تو را منحرف سازند (عبارت "وَﭐحْذَرْهُمْ أَن یَفْتِنُوکَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ ﭐللَّهُ إِلَیْکَ " یعنی : و از آنان برحذر باش که مبادا تو را از بخشی از آنچه خدا به سویت نازل کرده منحرف کنند.کلمه فتن در اصل به معنای این ع...
معنی مُهَیْمِنُ: فائق و مسلط بر شخصی و یا چیزی (هیمنه چیزی بر چیز دیگر این است که آن شیء مهیمن بر آن شیء دیگر تسلط داشته باشد ، البته هر تسلطی را هیمنه نمیگویند ، بلکه هیمنه، تسلط در حفظ و مراقبت چیزی و تسلط در انواع تصرف در آن است به عبارت دیگر علاوه بر حفظ و مراقب...
معنی قُضِیَ: کار(نابودیشان )تمام شد - تکلیفشان یکسره شد(کلمه قضاء به معنای حکم است ، و اگر با حرف علی متعدی شود مثل عبارت"فَوَکَزَهُ مُوسَیٰ فَقَضَیٰ عَلَیْهِ " کنایه از این است که با کشتنش کارش را تمام کرد معنای جمله این است که : موسی (علیهالسلام) آن دشمن را با...
معنی قَضَیْتُ: به پایان بردم - تمام کردم(کلمه قضاء به معنای حکم است ، و اگر با حرف علی متعدی شود مثل عبارت"فَوَکَزَهُ مُوسَیٰ فَقَضَیٰ عَلَیْهِ " کنایه از این است که با کشتنش کارش را تمام کرد معنای جمله این است که : موسی (علیهالسلام) آن دشمن را با تمام کف دست و مش...
معنی قَضَیْتَ: حکم کردی(کلمه قضاء به معنای حکم است ، و اگر با حرف علی متعدی شود مثل عبارت"فَوَکَزَهُ مُوسَیٰ فَقَضَیٰ عَلَیْهِ " کنایه از این است که با کشتنش کارش را تمام کرد معنای جمله این است که : موسی (علیهالسلام) آن دشمن را با تمام کف دست و مشت زد و یا دفع کرد...
ریشه کلمه:
الی (۷۷۶ بار)
ک (۱۴۷۸ بار)

گویش مازنی

/olik/ پرنده ای است که در کنار رودخانه زندگی کند & پرنده ای از تیره ی کاکایی & پراکندگی و دسته دسته شدن گوسفندان در اثر باد و رعد و برق - گله – رمه

پرنده ای است که در کنار رودخانه زندگی کند


پرنده ای از تیره ی کاکایی


۱پراکندگی و دسته دسته شدن گوسفندان در اثر باد و رعد و برق ...


پیشنهاد کاربران

پرنده ای بسوی تو

موج

گوجه سبز


به سوی تو
به سوی

آنان / آن / آنها


کلمات دیگر: