کلمه جو
صفحه اصلی

هنود

فرهنگ فارسی

جمع هند جمع هندی

لغت نامه دهخدا

هنود. [ هَُ ] ( ع اِ ) ج ِ هند. ( منتهی الارب ). ج ِ هندی. ( یادداشت مؤلف ) :
پیل اندر خانه ٔتاریک بود
عرضه را آورده بودندش هنود.
مولوی.

دانشنامه عمومی

هنود یک روستا در ایران است که در دهستان جم واقع شده است.

پیشنهاد کاربران

به جاى اینکه اینقدر پیجیده کار کنید دو تا مساوى بزنید معنى اش را جلوش بزنید


کلمات دیگر: