کلمه جو
صفحه اصلی

زبان خوانساری

دانشنامه عمومی

زبان خوانساری یکی از زبان های ایران مرکزی که در شاخهٔ زبان های ایرانی غربی قرار می گیرد. گویشوران این زبان در حدود ۲۱٬۱۰۰ نفر تخمین زده شده است و منطقهٔ پرتکلم آن خوانسار در استان اصفهان گفته می شود.
هندوایرانی
ایرانی
غربی
زبان های ایرانی شمال غربی
زبان های ایران مرکزی
شمال غربی
خوانساری
گویش یا زبان خوانساری از زبان های ایرانی مرکزی و شاخه ای از زبان های ایرانی غربی شمالی و بالاخره شاخه ای از زبان های هند و اروپایی است. سازمان یونسکو به دلیل کاهش شدید گویش وران این زبان به دلیل مهاجرت از خوانسار یا نفوذ رسانه ها، آن را از جمله زبان های در حال خطر اعلام کرده است. مردم خوانسار لهجه خاصی ندارند، ولی دارای گویش مستقل خوانساری هستند که این گویش ریشه در زبان فارسی قدیم داشته و از قبل از اسلام در این شهرستان رایج بوده است.
الگو:کد زبان های معرفی شده در ایزو ۶۳۹–۳ که حرف اول عنوان بین المللی آنها حرف K است

پیشنهاد کاربران

اچان

بواژ
سری تر واسدون یکی تر ادازان
ایزن تا کمر خوژ اترو مین ماشین هاما چشاژ دو دو خوسو مین یقمون بعد اداژو نچدین کی هاما. . . . بعد که داژمین نه
ایزن
دورو زل خوسو دوژو

زبان خوانساری ( زبون خوساری ) از شاخه زبانهای شمال غربی ایران است زبانهایی مانند نطنزی - نائینی - گیلکی - کردی - مازنی - سمنانی و. . . هم در این گروه قرار دارند در حالیکه زبان فارسی در گروه جنوبغربی قرار دارد

تعدادی از کلمات زبان خوانساری

سو - سوو ( So - Sow ) :سیب
آواجی - مانی ( Avaji - Mani ) :مادر
بوبا ( Boba ) :بابا
هِل کُشته ( Hel koshteh ) :آلوچه
کَرک ( Kark ) :مرغ
آمِنه ( Amenah ) :کفشدوزک
اِبی - اِدی ( Ebi - Edi ) :دیگر
خِلا ( Khela ) :مستراح
اِشنیزه ( Eshnizah ) :عطسه
اِسِل ( Esel ) :تالاب
دِت ( Det ) :دختر
پیر ( Pir ) :پسر
وارون ( Varun ) :بارون
دِنده ( Dendah ) :زنبور
پارچین ( Parchin ) :پله
بِیش ( Beysh ) :زیبا - قشنگ
کیه ( Kiyah ) :خانه

کتابهایی در مورد زبان خوانساری

فرهنگ امیری ( خوانساری ) : مجموعه لغات و اصطلاحات به لهجه خوانساری ( چهارمین لاله ) نوشته هوشنگ امیری

کتاب دستور زبان گویش خوانساری نوشته سیدمجتبی بنی هاشمی خوانساری

کتاب گویش خوانساری نوشته مرتصی اشرفی خوانساری

کتاب گویش خوانساری نوشته محمدحسین تسبیحی

کتاب جغرافیای خوانسار . تالیف : حمید رضا میر محمدی

کتابهایی به زبان خوانساری

کتاب دیوان شعر یوسف بخشی خوانساری ( به زبان خوانساری )

زبان خوانساری مانند بسیاری از زبانهای شاخه شمال غربی زبانهای ایرانی شباهتهایی با زبان هندی دارد

سازمان یونسکو زبان خوانساری را از جمله زبان های در حال خطر ایران اعلام کرده است

تقسیم بندی شمالی جنوبی اگرچه تقسیم دانشگاهی مشهور است اما بسیاری از استادان زبان شناس با ان مخالف هستند اشکال بزرگ ان اینست که مثلا زبان فارسی دری که با ان میگوییم و مینویسیم از بلخ امده و اصلا جنوبی نیست وانگهی منطقهای که امروز انرا با نام فارس میشناسیم همان انشان ایلام است و پس از به زیر سلطه درامدن توسط هخامنش هم نام انشان داشت و تنها با درست شدن تخت جمشید نام پارسه گرفت - و پارسیان نخست در اذربایجان و کردستان و خرم اباد و همدان و بلخ بودند - و قدیمیترین نوشته که نام فارس در ان امده در نوشته های اشوری و اراراتی منطقه اذربایجان و شرق موصل را فارس نامیده و در همان نوشته های اشوری ماد را بخشی از پارس نامیده - دیگر انکه پارث و پارس مانند پارس و فارس یک نام است با دو گویه و نوشته - به گزارشهای بیشمار منطقه پهله شامل ری سپاهان همدان و دینور و اذربایجان میشد و زبان انان را فارسی پهلوی نامیده اند حداقل زمان اشکانی و ساسانی و اسلامی انان خود را پهلوی مینامیدند تا انکه در عصر صفوی و قاجار زبان ترکی غلبه کرد و پهلویان را تات خواندند و کم کم زبان اصفهان به فارسی دری گرایید و مناطقی مانند خوانسار نیز دیگر تنها خود را فارسی و زبان خود را خوانساری گفتند -

شاه دختر - دختر با ارزش - دختر زرنگ - دختر دانا


کلمات دیگر: