میزبانی کردن
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
در اختیار قرار دادن سامانۀ رایانهای حاوی دادهها بهعنوان منبع اطلاعات بهنحوی که کاربر بتواند از محلی دور و ازطریق پایانهای رایانهای به آن دسترسی پیدا کند
فرهنگستان زبان و ادب
{host} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] در اختیار قرار دادن سامانۀ رایانه ای حاوی داده ها به عنوان منبع اطلاعات به نحوی که کاربر بتواند از محلی دور و ازطریق پایانه ای رایانه ای به آن دسترسی پیدا کند
پیشنهاد کاربران
💁hosting
میزبانی کردن
میزبانی کردن
کلمات دیگر: