(صفت ) امیدوار.
یوبان
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
یوبان. ( ص ) امیدوار. یوبه. بویه. رجوع به بویه شود.
پیشنهاد کاربران
اینده نگر
یوبان، یووان - واژه آشوری ( بابِلی ) - نام پسرانه
یو: خدا، پروردگار، اهورامزدا، دادار، آفریدگار، ایزد، یزدان، جان آفرین
بان: وان - پسوند نگهبانی و حفاظت
مانند: باغبان، دربان، پاسبان، آسیابان، کشتی بان، سَروان، فراوان و. . .
معنی: دلگرم، امیدوار، خوش بین ( مثبت اندیش ) ، نیک نظر -
نگهبان خداوند، پشتیبان پروردگار، پشتوانه اهورامزدا، فرشته ( ایزد ) خدا
یو: خدا، پروردگار، اهورامزدا، دادار، آفریدگار، ایزد، یزدان، جان آفرین
بان: وان - پسوند نگهبانی و حفاظت
مانند: باغبان، دربان، پاسبان، آسیابان، کشتی بان، سَروان، فراوان و. . .
معنی: دلگرم، امیدوار، خوش بین ( مثبت اندیش ) ، نیک نظر -
نگهبان خداوند، پشتیبان پروردگار، پشتوانه اهورامزدا، فرشته ( ایزد ) خدا
کلمات دیگر: