مترادف خوانده : قرائت شده ، مدعی علیه ، مدعو
متضاد خوانده : نوشته، مکتوب، خواهان، ناخوانده
خوانده
مترادف خوانده : قرائت شده ، مدعی علیه ، مدعو
متضاد خوانده : نوشته، مکتوب، خواهان، ناخوانده
فارسی به انگلیسی
called, invite, defendant
defendant, foster, read, y-clept, yclept
مترادف و متضاد
قرائتشده
صفت ≠ نوشته، مکتوب
۱. قرائتشده ≠ نوشته، مکتوب
۲. مدعیعلیه ≠ خواهان
۳. مدعو ≠ ناخوانده
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - قرائت شده مطالعه شده . ۲ - دعوت شده بمهمانی . ۳ - احضار شده فرا خوانده . ۴ - مدعی علیه .
دهی است از بخش حومه شهرستان نائین در بیست و دو هزار گزی نائین .
دهی است از بخش حومه شهرستان نائین در بیست و دو هزار گزی نائین .
فرهنگ معین
(خا دِ ) (ص مف . ) ۱ - قرائت شده . ۲ - دعوت شده . ۳ - احضار شده ، فراخوانده .
لغت نامه دهخدا
خوانده . [ خوا / خا دَ ] (اِخ ) دهی از بخش حومه ٔ شهرستان نائین در بیست ودوهزارگزی نائین . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
خوانده. [ خوا/ خا دَ / دِ ] ( ن مف ) پذیرفته شده ، چنانکه در خواهرخوانده و برادرخوانده می آید. || اسم مفعول از خواندن. رجوع به معانی خواندن شود. || مدعی علیه در اصطلاح دادگستری. ( از لغات فرهنگستان ).
خوانده. [ خوا / خا دَ ] ( اِخ ) دهی از بخش حومه شهرستان نائین در بیست ودوهزارگزی نائین. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).
خوانده. [ خوا / خا دَ ] ( اِخ ) دهی از بخش حومه شهرستان نائین در بیست ودوهزارگزی نائین. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).
خوانده . [ خوا/ خا دَ / دِ ] (ن مف ) پذیرفته شده ، چنانکه در خواهرخوانده و برادرخوانده می آید. || اسم مفعول از خواندن . رجوع به معانی خواندن شود. || مدعی علیه در اصطلاح دادگستری . (از لغات فرهنگستان ).
فرهنگ عمید
۱. قرائت شده.
۲. (اسم، صفت ) [مقابلِ خواهان] (حقوق ) طرف دعوی، مدعی علیه.
۳. [قدیمی] دعوت شده.
۲. (اسم، صفت ) [مقابلِ خواهان] (حقوق ) طرف دعوی، مدعی علیه.
۳. [قدیمی] دعوت شده.
دانشنامه عمومی
خوانده (مدعی علیه در قوانین سابق) در علم حقوق شخصی (حقوقی یا حقیقی) است که خواهان به ضررش در دادگاه حقوقی صالح اقامه دعوا می کند. خوانده می تواند در مقابل ادعای خواهان از خود دفاع کرده یا اقامه دعوای جدید نماید.
wiki: خوانده
پیشنهاد کاربران
مطالعه شده
از نظر حقوقی ان شخصی ک ازش شکایت شده میباشد
کلمات دیگر: